دکتر قاسملو رهبری کردستانی و اخلاقمدار در سیاست
میلادی: 2014-06-25 - خورشیدی: 1393/04/04 - 11:51 تارانمقدمه:
٢٥ سال از ترور یکی از برجستەترین و تاثیرگذارترین شخصیتهای تاریخ کردستان و ایران، یعنی دکتر عبدالرحمن قاسملو میگذرد. در مورد دکتر قاسملو مقالات گوناگونی به زبانهای مختلف در نقد و بررسی زندگی، اهداف و کارهای که انجام داده نوشته شده است و خواهد شد ولی در این میان کمتر کسی بە یکی از بارزترین تفاوتهای او با سایر رهبران جنبشهای آزادیخواهی مشابه و حتی متفاوت با جنبش آزادیخواهی ملت کورد درشرق کردستان اشاره کرده است. همانطور که از عنوان مقاله نیز پیداست این تفاوت اخلاق مدار بودن شخص قاسملو در سیاست و ترویج این اصل در بدنه جنبش آزادیخواهی کردستان و حتی جنبشهای آزادیخواهی دیگر کشورها است. قبل از پرداختن به این موضوع بهتر است نگاه کوتاهی به زندگی پرفراز و نشیب او بیندازیم:
قاسملو کیست؟
عبدالرحمن قاسملو در شب یلدای سال ١٣٠٩ در روستای قاسملو از توابع شهرستان ارومیه دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدائی، راهنمایی و متوسطه خود را در شهرهای ارومیه و تهران به اتمام رسانید. دوران جوانی وی هم زمان با تاسیس جمهوری کردستان به رهبری قاضی محمد در مهاباد بود. تاسیس اتحادیه جوانان دمکرات کردستان در سال ١٣٢٤ در شهر ارومیه اولین فعالیت سیاسی وی بود. پس از سقوط جمهوری کردستان برای ادامه تحصیل به تهران و از آنجا نیز به پاریس رفت. به خاطر فعالیتهای سیاسیاش بر علیه شاه مجبور به ترک پاریس و ادامه تحصیل در پراگ شد. در سال ١٣٣١ قاسملو به ایران بازگشت و و پس از پنج سال فعالیت سیاسی در ایران و به خصوص در کردستان به چکسلواکی برگشت و در سال ١٣٤١ موفق به اخذ دکترا در رشته علوم اقتصادی شد و در همان دانشگاه به کار تدریس پرداخت. در سال ١٣٤٩ مسئولیت احیاء سازمانهای حزب دمکرات کردستان را به همراه چند نفر از یارانش به عهده گرفت. سپس در کنگره سوم حزب در سال ١٣٥٠ به دبیر کلی حزب انتخاب شد و تا زمان شهادتش در ٢٢ تیر سال ١٣٦٨ عهده دار این سمت بود.
قاسملو رهبری انساندوست
در کشورهای مختلف جهان ملتهای زیادی برای به دست آوردن آزادی و احقاق حقوقشان مبارزه کرده اند و میکنند. همه این جنبشها رهبران خاص خود را داشته اند ، ولی در این میان کم اند رهبرانی که مانند دکتر قاسملو هیچگاه اخلاق را قربانی منافع شخصی و یا حتی گروهی نکرده باشند. برای اثبات این مدعا کافی است به رفتار قاسملو در زمان جنگ تحمیلی رژیم با مردم کردستان نگاهی بیندازیم. قاسملو حتی در زمانی که رژیم ایران بر کردستان تاخت به هیچ از یک از پیشمرگان اجازه بدرفتاری با اسیران جنگی نمیداد، در این باره مجید حقی فعال سیاسی در مصاحبه خود با خانم سوسن محمد خانی میگوید که: " وی در شرایط جنگ نیز سعی در پیشبرد ارزشهای اومانیستی و انسانی داشت و مخالف سرسخت هرگونه برخورد و رفتار غیر انسانی با اسیران جنگی و بی احترامیبه جنازهی کشتهشدگان جنگ بود." به نقل از تعدادی از سربازانی که به اسارت پیشمرگان درآمده بوند به دستور قاسملو آنها را با اسلحههای خالی از گلوله آزاد میکردند تا حتی در زمان بازگشت از طرف مافوقهایشان اضافه خدمت نیز برای آنها منظور نشود. زیرا قاسملو معتقد به اصل آزادی و حقوق بشر بود و مبارزه ملت کورد را برای خدمت به انسانیت و رسیدن جامعه ایران به ارزشهای والای انسانی میدانست و در این راه همه فعالیتهای ملت کورد و جنبش رهایی بخش کردستان را در چهارچوب اصول بنیادین حقوق بشر و منشورهای سازمان ملل میدانست و این پیکار را برای رسیدن جامعه به حقوق انسانی تفسیر میکرد.
قاسملو رهبری واقعگرا
قاسملو رهبری واقعگرا و جهان بین بود وی هرگز بر اساس خواستههای شخصی خود تصمیم گیری نمیکرد. با نگاهی به مواضع اتخاذ شده از سوی حزب دمکرات در زمان رهبری قاسملو، این واقعیت به روشنی دیده میشود. درسال ١٣٥٨ و در جریان انتخابات برای تایید و کسب مشروعیت جمهوریاسلامی، در حالی که تمامیاحزاب و گروهها، حتی احزابی که به سکولاریسم اعتقاد داشتن برای سهم گرفتن از قدرت به جمهوری اسلامیرای دادند، حزب دمکرات به رهبری دکتر قاسملو به هیچ وجه حاضر به زیر پا گذاشتن پرنسیپهای دمکراتیک نشد و با رعآیت اصل اخلاقمداری این انتخابات را تحریم کرد. زیرا قاسملو معتقد بود که شرکت یک حزب و آن هم جمهوری اسلامی و داشتن یک گزینه، به هیچ شکل نمیتواند با ارزشهای جامعه ی دمکرات منطبق باشد و به همین دلیل حزب دمکرات کردستان ایران به رهبری قاسملو این انتخابات را تحریم نمود.
قاسملو مخالف گروگانگیری
اگر بر اساس یک دید واقعگرایانه و به دور از تعصبهای نژادی اکنون به شخصیت قاسملو و تصمیمی که ٣٥ سال قبل گرفت نگاهی بیندازیم، شخصیت برجسته وی و نقش کلیدی او به راحتی ترسیم میشود. در فضای سیاسی که انقلابی مردمی بر علیه یک دیکتاتور به پیروزی رسیده است و از سوی رهبری این انقلاب، یعنی آیت الله خمینی کشورهای غربی و بخصوص آمریکا "شیطان بزرگ" خوانده میشدند و فضای سیاسی ایران بر علیه غرب و بخصوص آمریکا بود جریان گروگانگیری ٦٦ دیپلماتآمریکایی اتفاق افتاد. در این رویداد باز تنها حزب دمکرات کردستان ایران به رهبری قاسملو بود که برخلاف همه جریانهای سیاسی با صراحت این امر را ناقض قوانین بینالمللی دانست و آن را محکوم کرد. در واقع تصمیم گرفتن در چنین فضایی بسیار سخت و دشوار بود، اما حزب تحت رهبری قاسملو با اتخاذ این موضع محکم و جهان شمول از جنبش انسان دوستانه ملتی که قرنهاست برای آزادی مبارزه میکرد چهرهای مسالمت آمیز و جهان پسند به نمایش گذاشت و برگ زرین را در تاریخ سیاسی کردستان برای همیشه به ثبت رسانید. موضعی که نه تنها برای حزب دمکرات، بلکه برای جنبش سراسری کردستان یک پیروزی و دستاورد مهم تاریخی به شمار میآید که اکنون نیز مایه افتخار ملت کورد است.
قاسملو رهبری مردمی
قاسملو رهبری مردمی و انسان دوست بود. وی هرگز راضی به سیاست سپر قرار دادن شهروندان عادی نبود و همیشه بر اصل حفاظت از مردم عادی تاکید مینمود. بر همین اساس میبینیم زمانیکه حزب دمکرات کردستان ایران در اوج قدرت بود و بیش از ١٢٠٠٠ پیشمرگ رسمیداشت و اقشار مختلف مردم کردستان ایران از ماکو تا کرمانشاه با وی همراه بودند و اکثر شهرها و روستاهای کردستان تحت کنترل نیروی پیشمرگ بود، پس از بمبباران شهرهای آزادشده در شرایطی که کنترل شهرهای استراتژیک زیادی از قبیل مهاباد، سردشت و ... در دست نیروهای پیشمرگ بود قاسملو دستور عقب نشینی از شهرها را داد، چرا که میدانست رژیم تازه بر سرکار آمده از هیچ اقدامیبرای سرکوب کردن ملت کورد اجتناب نخواهد کرد، لذا با این اقدام مانع از دادن بهانه بدست حاکمیت برای سرکوب شهروندان عادی شد. هر چند که وی خود بخوبی میدانست که این عقب نشینی برای حزب وی جنبه منفی دارد،اما وی حزب دمکرات را وسیله ی برای خدمت به ملت کورد میدانست و هرگز ملت را فدای حزب نکرد.
قاسملو دمکرات و آشتیخواه
پس از انقلاب ٥٧ و در جریان مبارزات دیگر احزاب مخالف جمهوری اسلامی، کردستان که تحت رهبری حزب دمکرات به سرپرستی قاسملو بود، تبدیل به مامنی امن برای سازمان دهی مجدد این نیروها شده بود. در این میان میتوان به اجازه پخش رایگان برنامههای رادیویی حزب کارگر از رادیو حزب که گاهی حتی به شدت از سیاستهای حزب دمکرات انتقاد میکرد اشاره کرد. این نشانه ای از پایبندی حزب و رهبر آن به یکی از پرنسیپهای اخلاقی مهم حزب که همان همکاری با نیروهای ترقیخواه مخالف رژیم است بود.
دکتر قاسملو از نادر رهبران جنبش آزادیبخش کردستان است که در دورانی که گفتمان جنگ مسلحانه و قهر انقلابی حاکم بود از لزوم حل مسالمت آمیز مسئله کرد در کردستان سخن میگفت، وی در کتاب کردستان و کرد که در سال ١٩٦٤ نوشته بود حل مسئله کرد را به گسترش روند دمکراتیزاسیون در کل خاورمیانه ربط داده و برای توسعه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی منطقه پیشنهاد تاسیس کنفدراسیون خاورمیانه را میدهد که در آن فدراسیون کردستان یکی از بخشهایش باشد. با شروع جنگ جمهوری اسلامی علیه مردم کردستان، قاسملو و حزب دمکرات کردستان ایران همیشه بر سیاست دیالوگ و لزوم مذاکره برای حل مسالمت آمیز مسئله کرد در ایران تلاش کردهاند. علاوه بر این قاسملو طرفدار فعال توسعه همبستگی و صلح اجتماعی در کردستان و ایران بوده و تلاشش بر این بود که نیروهای اجتماعی حول حداقل قرارداد اجتماعی برای توسعه دمکراسی و تفاهم اجتماعی قرار بگیرند.
قاسملو مخالف فردپرستی و موافق رهبریجمعی
یکی دیگر از خصلتهای بارز شخصیتی قاسملو که در میان رهبران جهان انگشت شمار میباشد، مخالفت سر سخت قاسملو با فرد پرستی بود.
قاسملو در عین حال که از همه توانمندیهای یک رهبر ملی و سیاسی برخوردار بود و در زمان دبیرکلی وی، شخصیت او بخوبی از سوی همه رهبران احزاب کردستانی و ایرانی دیده میشد، هرگز سعی بر فرد محوری نداشت و خود را تنها یک پیشمرگ ساده میدانست و به شدت با فرد پرستی در حزب خود برخورد میکرد.
در جریان میتینگی در اوایل انقلاب ایران در شهر مهاباد، وقتی که قاسملو در حین سخنرانی است و جمعیت دهها هزار نفری حاضر شعار بژی قاسملو(زنده باد قاسملو) را سر میدهند، قاسملو در همان وقت مردم را از این کار برحذر میدارد و از آنان میخواهد که این شعار را سر ندهند.
همچنین وی بارها در مناطق مختلف کردستان ایران با مشاهده عکسهای خود که مردم به در و دیوار چسپانده بودند، از پیشمرگان میخواست که عکسهای وی را پائین کشیده و از این عمل ممانعت بعمل میآورد. زیرا وی بخوبی میدانست که اکثر قیامهای ملی کورد بدلیل انحصاری بودن آن و دادن نقش کلیدی رهبری به یک نفر، دچار شکست شده بودند و پس از از میان رفتن رهبر جنبشهای مذکور همه آن جنبشها دچار ریزش شده بودند. لذا قاسملو با اینکار علاوه بر جلوگیری از اسطوره سازی اشتباه، مردم و پیشمرگان حزب خود را تعلیم داد تا همیشه از رهبری جمعی استفاده کنند و به این شکل فردپرستی را در حزب خود ریشه کن نمود.
قاسملو رهبری کردستانی
کریس کوچرا در مورد شخصیت عبدالرحمن قاسملو مینویسد: "قاسملو هرگز خود را تنها منحصر به کردستان ایران نمیکرد و او هرگاه با اروپائیان صحبت میکرد در مورد کل مسئله کورد، یعنی ٢٥ میلیون کورد صحبت میکرد."
شخصیت کردستانی عبدالرحمن قاسملو را شاید بتوان از زوایایه مختلف دید و بیان نمود. جاناتان رندل در مورد قاسملو مینویسد:"در یکی از سفرهای قاسملو به اروپا وی لیستی را به من نشان داد! وقتی از قاسملو پرسیدم این لیست چیست و برای چه گرفته ای ؟ وی گفت: این لیست متعلق به شهرها و روستاهایی است که عملیات انفال رژیم بعث در آن جریان دارد و این لیست را برای کشورهای اروپایی آماده نموده ام."
بی گمان و با توجه به روند سیاسی سالهای اخیر کردستان عراق، این موضوع بر همگان آشکارا شده است که قاسملو نقش کلیدی در وقایع سیاسی همه بخشهای کردستان داشته است. او بهدلیل چیره دستی در دیپلوماسی بزرگترین شخصیت سیاسی کردستان بود که توجه همه جهان را بسوی مسئله کورد و مبارزه رهایی بخش این ملت جلب نمود. اکثر دیپلماتهای کنونی غربی که در کردستان عراق به نمایندگی از کشورهایشان حضور دارند، اظهار داشتهاند که از طریق شهید قاسملو با مسئله کورد آشنا شدهاند. بعنوان مثال در مراسم افتتاحیه کنسولگری فرانسه در شهر اربیل پایتخت اقلیم کردستان، برنارد کوشنر وزیر وقت امور خارجه فرانسه سخنرانیاش را اینگونه آغاز کرد: "بهیاد عبدالرحمن قاسملو که مرا با کورد و کردستان آشنا نمود!"
همچنین فردریک تیسو سرکنسول وقت فرانسه در اقلیم کردستان در مصاحبه با کردستان تی وی میگوید: "اکثر اروپائیها و سیاستمداران اروپائی از راه آشنایی با قاسملو متوجه مسئله کورد شدند."
قاسملو رهبری کردستانی بود وی همیشه بر دو اصل اساسی تاکید میکرد که عبارتند از:
١-دخالت نکردن احزاب سایر بخشهای کردستان در امور داخلی یکدیگر
٢-اتحاد و همکاری همه احزاب کردستانی برای مقابله با کشورهای اشغالگر کردستان
دخالت نکردن احزاب بخشهای جداگانه کردستان، به این معنی میباشد که قاسملو معتقد بود که کورد هر کدام از کشورهایی که کردستان در میان آنان تقسیم شده است بهتر میتوانند برای آن بخش کردستان تصمیم گیری کنند و همچنین قاسملو بخوبی میدانست که بدون اتحاد، کوردها هرگز موفق به پیروزی نمیشوند. وی با توجه به اینکه تاریخ کردستان را بخوبی میدانست، از ضعف همیشگی کوردها یعنی نداشتن اتحاد مطلع بود و توانست در دوران رهبری خود برگ زرینی را ازاتحاد کوردها ثبت کند. میبینیم که در دوران رهبری وی چگونه پیشمرگان دو حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق و حزب سوسیالیست کردستان ترکیه، دوشادوش پیشمرگان حزب دمکرات کردستان ایران در جبهههای جنگ بر علیه جمهوری اسلامیمیجنگند و حتی در این راه تعداد زیادی از پیشمرگان این دو حزب به شهادت میرسند.
این توانایی فوق العاده قاسملو تا به امروز نیز در میان احزاب کردستانی هیچ یک از بخشهای کردستان مشاهده نمیشود درحالی که قاسملو ٣٠ سال قبل به راحتی این اتحاد مقدس فرزندان کورد را به وجود آورده بود.
قاسملو در عین حال که به احزاب بخشهای دیگر کردستان یاری میرساند، در همان حال نیز از پایگاه و شخصیت خود برای حل مسئله کورد استفاده میکرد، برای مثال وی سعی داشت مسئله کورد در عراق را از راه مسالمت آمیز حل نماید و در همین رابطه میتوان به دیدارهای هیئت حزب اتحادیه میهنی به رهبری جلال طالبانی با حکومت بعث عراق با میانجیگری قاسملو اشاره نمود.
بسیاری از رابطه حزب دمکرات و شخص قاسملو با حکومت وقت عراق انتقاد میکنند، اما مدارک و شواهد موجود همگی بیانگر شخصیت کاملا مستقل و بینظیر دکتر قاسملو در این رابطه و در تصمییگیریهایش در این دوره میباشند.
در زمانیکه حزب بعث عراق شهر حلبچه را بمباران شیمیایی نمود، حزب دمکرات کردستان ایران به رهبری عبدالرحمن قاسملو که در آن زمان در مناطق مرزی سکونت داشتند و در حال نبرد با جمهوری اسلامیبودند به شدت این اقدام دولت عراق و حزب بعث را محکوم نمودند . اقدامیکه شاید کمتر حزب و سازمانی در آن زمان جرات آن را داشت.
محمود عثمان سیاستمدار کورد عراقی و عضو پارلمان عراق پس از سرنگونی رژیم بعث عراق در سال ٢٠٠٣ پس از آشکارا شدن مدارک سازمان اطلاعات عراق میگوید: "بسیاری در این فکر بودند که اگر روزی مدارک سازمان اطلاعات عراق آشکارا شوند مدارکی از همکاری حزب دمکرات کردستان ایران با بعث را خواهند یافت ! اما اینک دولت عراق نمانده است و همه این مدارک آشکارا شدند، اما چیزی که از حزب دمکرات کردستان ایران بدست آمده دال بر عدم همکاری با بعث میباشد و حتی در بسیاری از موارد حزب دمکرات منافع خود را قربانی مصلحت کوردهای عراق نموده است و این یک افتخار بزرگ برای همه کورد و حزب دمکرات کردستان ایران است."
با در نظر گرفتن این نکات شخصیت کردستانی و ملی قاسملو ونقش تعیین کننده وی بر همگان آشکار میشود و به همین دلیل از وی میتوان نه بعنوان رهبر یک حزب و یک بخش کردستان، بلکه بعنوان رهبری کردستانی یاد کرد.
یکی از تلخترین کمدیهای تاریخ باید باشد که قاتلین یکی از اخلاقمدارترین رهبران آزادیخواهی ملتی به خاطر بیاخلاقیهای حزب حاکم وقت یک کشور بدون محاکمه و هر گونه مشکلی به کشورشان بازگردند. در این باره بهتر است حرف را به خانم نسرین قاسملو سپرد: "مسئولین اتریشی فقط مودب بودند، همین... ."
در بیست و پنجمین سالگرد ترور شخصی، که همیشه و در هر شرایطی پایبند به اصول اخلاقی در مبارزه با دیکتاتوری آخوندی بود یاد وی را گرامیداشته و این جنایت ضد بشری را محکوم میکنیم. به امید روزی که قاتلین این رهبر فرهیخته در دادگاههای مردمیمحاکمه شوند و به سزای اعمالشان برسند.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر